سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

توقف مرگ در خانه ما

توقف مرگ در خانه ما

روز یکشنبه (شانزدهم تیر ماه) آن تلفن لعنتی زنگ مرگ را به صدا در آورد نفهمیدم چگونه به بیمارستان رسیدم اما هر چه بود دیر رسیدم داشتم در اتاق تزریقان ارژانس میناب سراغش را می گرفتم آدرسش را در سرد خانه دادند

آری «یعقوب» عزیز تنها ۲۵ بهار یا زمستان یا پاییز را پشت سر نهاده بود یک سال و نیم از ازدواجش می گذاشت و این روزها منتظر تولد نوزادش بود اما دست بی رحم حوادث او را به کام مرگ کشانید و تمام امیدش در زیر تلی از خاک مدفون شد.

«یعقوب» عزیز کوچکترین برادرم بود آرام و صبور سر به زیر ...خانه دلها را رنگ می کرد گاه گاهی قفسی می ساخت تا به آواز قناری که در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود

صبح روز یکشنبه با موتور سیکلتش از جاده تیاب که سالهاست بوی مرگ گرفته است می گذرد او دارد به استقبال مرگ می رود خانمش را کنار جاده می گذارد گوشی موبایلش را به او می دهد به او می سپارد تا با ماشین بیاید مبادا مسافر در راهشان گزندی ببیند به او سفارش می کند که تو زودتر می رسی و حتمن به گوشی تلفنت زنگ می زنم و البته امروز یازده روز است که او منتظر تماس «یعقوب» است اما بی گمان در زیر خروارها خاک بهشت زهرای میناب آنتنی وجود ندارد.

این روزها بیش از آنکه به «یعقوب» عزیز فکر کنم به راننده بی رحمی فکر می کنم که با سرعت بیش از ۱۵۰کیلومتر سبقت می گیرد و «یعقوب» را با تمام آرزوهایش زیر می گیرد راستی او از چه سبقت گرفته است از مرگ؟ از زندگی؟ از آرزوهای بلند «یعقوب»؟ از چه؟؟؟؟؟

نمی توانم به کودک در راهی فکر نکنم که نیامده مصیبت در انتظارش نشسته است یک عمر طعم تلخ یتیمی و هزاران درد و داغی که تنها خودش خواهد دانست و بس..

این روزها خانه ما عجیب روزگاری دارد به این اتاق می روم چهره شکسته مادرم را می بینم که هزار بار در خود شکسته تر شده است چشمه اشکش تمامی ندارد به آن اتاق می روم همسر داغ دیده اش را می بینم که خانه امید و آرزوهایش به یکباره ویران شده از اتاق بیرون می زنم چشمم به وسایل کودک به دنیا نیامده می افتد که با هزار امید و آرزو هر کدامش را فراهم کرده اند به حیاط می روم هر گوشه آن سراغی از هزار خاطره دارد از خانه بیرون می زنم به کوچه می رسم به یاد آخرین دیدار که چگونه همراهی و مشایعتم می کرد به شهر می روم در هر اتومبیلی گویی آن راننده را می بینم که چگونه آزادانه روزگار می گذراند بی هیچ دغدغه ای... 

نظرات 19 + ارسال نظر
فاطمه اختصاری چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:59 ب.ظ http://havakesh3.persianblog.ir

بعد یک سال بغض...
با «اگر شبی از شب های زمستان مسافری...» به روزم
.
.
به یاد «مرد بی وطن»
به یاد دوست و استاد سفر کرده:
........................................ «دکتر سید مهدی موسوی»
.
.
داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت داشت
با چندین شعر جدید که قبلا نخوانده اید
آه پدر،پدر، مادر تو را در گنجه آویزان کرده...
با حرفهایی صریح و بی پرده درباره جشنواره های «میبد» و «تبریز»
.
.
صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و ...
با خبر چاپ:
...................سومین شماره نشریه همین فردا بود
با لینک هایی از جشنواره های مختلف
با لینک شعرها و داستانهایی توپ از بچه های غزل پست مدرن و کارگاه
اعترافات یک سارق مادرزاد...
.
.
و با 27 لینک
فقط 27 لینک
تقدیم به:....
با یک سال نه! با 22 سال بغض به روزم.

گن جیش کک پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ب.ظ

اوو ه ه ه

فرهاد عابدینی جمعه 8 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ب.ظ http://farhadabedini.com

با عرض تسلیت و همدردی
وب سایت فرهاد عابدینی راه اندازی شد...

میرزایی دوشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:02 ب.ظ http://shaharam13.blogfa.com

سلام عزیز

وبلاگ سکسکه های یک مست بروز شد


مگر دل تو گرفته ؟بغض ته صدای تو می گیرد؟

که چشم های تو سگ دارد که چشم های تو می گیرد


* * *

از خالکوبی دو ستاره به بازویم

می خواستی که لخت شوم آتش آورم



این بار هم به زیر درختان دوست ها

آتش زدند بی تو مرا سرخ پوست ها


و با چند لینک و یک خبر....مرسی


همچنان حرف های شما برای من مهم است


منتظرم
نادعلی

جواد چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:51 ق.ظ http://javad.sub.ir

سلام هموطن عزیز
از شما دعوت می کنم در بزرگترین تالار گفتگوی دختران و پسران افغان بیایید/ منتظر شما هستیم.
به امید روزی که کشورمان را آباد سازیم . . .
www.AFG.SUB.ir
www.JAVAD.SUB.ir

م. قیری پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:41 ب.ظ http://tem.blogfa.com

دنیا بدون برادرت به تو سخت می گذرد. امید وارم جبران نبودن هایش را برای زاده اش کنی . تو . از شعر بهتر است.به خانواده ات و خودت تسلیت می گویم عزیز

محمد شعبانی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.bazeebad.blogfa.com

سلام و تسلیت
من میدانم چه دردیست مرگ عزیزان..برادر من هم ۱۸ ماه پیش در جاده اییسین توسط دو راننده هیولایی و بی شرف کشته شد ...برادرم یه هفته مانده بود به ۱۸ سالگی اش...حامد عزیز ما الان زیر خروارها خاک در سرخون خفته است...این دو راننده بی شرف خانواده ما را نابود کردند...
والان به لطف ضعف سیستم قضایی این مملکت جهنمی باز هم آزادانه در جاده ها ولو هستند..

باز هم تسلیت صمیمانه مرا بپذیرید

دخترخلیج شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.dkh.blogsky.com

آه
من واقعا متاسفم ...

اصلا خیلی جا خوردم ... نمی دونم چی بگم ...

فرشید جوانبخش شنبه 20 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.rah2005.blogfa.com

سلام یدالله شهرجوی عزیز . مرا در غم خود شریک بدان . بسیار متاسف شدم . من جنس غم تو را می دانم . شاید شبیه به این ۳ سال پیش برای من اتفاق افتاد ..زندگی همین است دیگر برادرم ..بی رحم و سخت .

بهمن محمدزاده سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:14 ق.ظ http://bahman809.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
تسلیت صمیمانه مرا بپذیر
هرچند دیر خدمت رسیدم ولی این خبر مرا شوکه کرد
باز هم تسلیت میگم
بقای عمر بازماندگان
یا علی

مهدی آذری جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ق.ظ http://www.mahdi-azari.persianblog.ir

با سلام
دوست عزیز، وبلاگ با مبحث کالبد شکافی یک شاعر ،جنازه هفتم نبراس میر رکنی به روز شد
منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهادات شما دوست عزیز هستیم
با تشکر
ارادتمند : مهدی آذری
(این پیام فقط جهت اطلاع رسانی است )

سیدمصطفی میرعبدالله سه‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:41 ب.ظ http://SHALESABZ.BLOGFA.COM

سلام!
تسلیت مرا بپذیر دوست من!

حبیب محمدزاده سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:51 ب.ظ http://gramafon.persianblog.ir

سلام
صفحات گرامافون با سه شعر
شروع شد
منتظر نقد و نظر ارزشمند شما هستم

سلام همسایه ی همیشگی ام
اول . . . تسلیت . تسلیت و همان جمله ی مرگ پایان کبوتر نیست . . . روحش شاد
دوم . . .
نبودم ! برای ده ماه ، نبودم !
حالا که برگشتم و کلبه ام را صفایی دادم تشریف بیاورید برای یک استکان شعر به یاد قدیم . . .
اگر باشی . . . تو و همه ی همسایه ها ، شاید دوباره کلبه ام رونق بگیرد
منتظرت هستم
با سپاس
حمزه صالحی - شاعرانه های یک آه دم -

بیرون تر از نگاه پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:50 ب.ظ http://ogling.blogsky.com

----------ادامه ی خط به چین و چروک کوچه شتاب --------------

بهمن محمدزاده سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:23 ب.ظ http://bahman809.persianblog.ir/

چطوری برادر

علی وارث چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:54 ب.ظ http://2a2a.BLOGFA.COM

سلام عزیز
بروز م و منتظر نظرهای قشنگ و ارزشمندت
موفق باشی...
یاحق...

زهرا معتمدی پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:24 ب.ظ http://ghazal666.persianblog.ir

سلام
آقای شهرجوی عزیز
هر چند دیر... اما
صمیمانه تسلیت می گم!....
....
....
به روزم و منتظر دوستان خوبم!

Amir Moslem zadeh جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 ق.ظ http://kargahonar.blogsky.com

نمایشگاهی از آثار طراحان هرمزگان...(بزودی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد