سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

قصد این ...

 

از شعر خبری نیست

این کلمات قصد یک خودکشی دست جمعی دارند

بی قاعده از صفحه خارج می شوند

به هیچ فاعلاتن تن تن

                         تن در نمی دهند

مجبور می شوم آنها را دوباره به صفحه برگردانم

- صفحه جای خوبی برای شماست -

برای چه سر تعظیم فرود...

لابد جییره خوار اجانب شده اید

رقم های درشتی در حسابتان جابجا شده

قلم به مزدان جیره خوار در روزنامه هایشان برایتان مطلب نوشته اند

شبانه

         رنگ آبی خلیج را

در  دشداشه پیاده کرده اید

دور از چشم فانوس های دریایی

اسم های فراوانی را در نقشه وارونه کرده اید

                               کشتی های بسیاری را سرگردان ...

 

از شعر خبری نیست

این کلمات قصد یک خودکشی دست جمعی دارند

از این صفحه می زنند بیرون

روی سطح شیب دار میز ایستاده اند

فکر یک خودکشی دست جمعی راحتشان نمی گذارد