سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

سمت دریا

جای دوری نمی روم با این سرگیجه های مدام روزانه دریا می تواند جای خوبی باشدقرص ماه را در آبی دریا هم می زنم...

صحنه وارونه است

صحنه وارونه است

درست اول این سطر موسیقی باید نواخته شود

تو وارد صحنه می شوی                 چرخی می زنی

درست روی موج شکنها

پاهایت را در آب آویزان می کنی

و موسیقی دوباره

جفتی خالو قنبر ساز دلو

صحنه دارد برای این ادامه وارونه می شود

آمده ای روی موج شکن ها

پاهایت آویزان

به انگشت اشاره ای که بالا آمده از کف ها

آقا اجازه ...

من از این متن سر در آورده ام

کدام سمت موج شکن بایستم

کجای ساز دلو برقصم

اصلا سرکنگی روی موج شکن کار خوبی است

***

دوباره به متن برگشته ایم

درست از همین جا بود

قایق وارونه شد

دیالوگ ها در هوا معلق

صداها به شدت به موج شکن ها خورد

***

دلو بکوب

سرکنگی آخرن

انگشت

توی همین کف ها گم شد

از متن می شد فهمید

اشاره این انگشت به ساز دلو بود

باید از سر همین سطر بنوازی

تا موج شکن

تا انگشت اشاره در کف ها

سرکنگی

سرکنگی

سرکنگی

**********************************************************

                                                            

سرکنگی: رقص بندری

دلوو خالوقنبر: از نواندگان مینابی